این دیدگاه که دو فکر بهتر از یک فکر کار می کند مورد قبول بسیاری از جوامع و سیستم های قانونی دنیاست و دامنه این باور به آنجا کشیده شده است که امروزه بسیاری از تصمیمات به وسیله گروه ها و کمیته ها گرفته می شود. بررسی ها نشان داده است که مدیران بیش از چهل درصد وقت خود را در جلسات می گذرانند و بدون شک قسمت عمده ای از این وقت به تشخیص مسائل و تعیین راه حل ها و انتخاب ابزارهای اجرایی مناسب صرف می شود.
در تصمیمات گروهی اطلاعات کامل تر و جامع تر است راه حل و نتیجه پایانی به راحتی توسط تمامی اعضا پذیرفته می شود زیرا در شکل گیری آن سهیم بوده و در فرآیند تصمیم سازی شرکت داشته اند. جلسات ایده پردازی و همفکری که می توانند با رویکردها و روش های مختلفی اداره شوند، سعی برآن دارند تا برای رسیدن به پاسخ یک سوال سازمانی از توانایی تمامی افراد گروه بهره ببرند. جلسات مشورتی می توانند به یکی از روش های زیر اداره شوند:
– ایجاد طوفان فکری یا Brain storming
– روش اسمی
– روش دلفی
– میزگرد از راه دور
– شش کلاه تفکر
– ….
در میان تمامی روش ها و رویکردهایی که در جلسات هم فکری و هم افزائی به کار گرفته می شود دو روش طوفان فکری و دلفی بیش از دیگر روش ها شناخته شده هستند.
روش دلفی در آینده پژوهی استفاده می شود و بکارگیری آن عمدتاً با هدف کشف ایده های نوآورانه و قابل اطمینان و یا تهیه اطلاعاتی مناسب به منظور تصمیم گیری است. این روش فرآیندی ساختار یافته برای جمع آوری و طبقه بندی دانش موجود در نزد گروهی از کارشناسان و خبرگان است.
روش دلفی بر اساس رویکرد پژوهش جدلی یعنی : نظر یا تز (ایجاد عقیده یا نظر)، پادنظر یا آنتی تز (نظر و عقیده مخالف) و نهایتاً ساخت سنتز (توافق و اجماع جدید) شکل گرفته است که در پی فرایند ساخت نظریه تازه ای ایجاد میشود
به اعتقاد هلمر (Helmer, 1997)، دلفی ابزار ارتباطی سودمندی بین گروهی از خبرگان است که فرموله کردن آرای اعضاء گروه را آسان میکند.
ویسما(Wissema, 1982) با تاکید بر اهمیت روش دلفی، از آن به عنوان روشی برای « یک کاوش تک متغیره » برای پیش بینی آینده فناوریها یاد میکند. او می افزاید که روش دلفی با این هدف طراحی شده که بتواند مباحثات میان خبرگان را امکان پذیر کند، بطوری که از ورود تأثیر رفتارهای متقابل اجتماعی که معمولاً در مباحثات گروهی اتفاق می افتد و منجر به مانعی در برابر شکل یافتن عقاید و نظرات می شود، جلوگیری نماید.
اساس و پایه روش یا تکنیک دلفی بر این است که هریک از شرکت کنندگان در قلمرو علمی خود صاحب نظر هستند. بنابراین برخلاف روش های پژوهش پیمایشی، اعتبار روش دلفی نه به شمار شرکت کنندگان در پژوهش که به اعتبار علمی متخصصان شرکت کننده بستگی دارد. شرکت کنندگان در تحقیق دلفی از ۵ تا ۲۰ نفر را شامل میشوند. کمینه تعداد شرکت کنندگان بستگی به چگونگی طراحی روش تحقیق دارد.
عناصر اصلی در روشهای اولیه دلفی عبارتاند از:
– ساختار سازی جریان اطلاعات
– ارائه باز خورد به شرکت کنندگان
– افشا نساختن هویت شرکت کنندگان
مهمترین نکته در روش دلفی، غلبه بر نکات منفی موجود در کمیتههای متعارف است. طبق نظر فاولز(Fowles, 1978) ، عدم افشای هویت، بازخوردکنترل شده و پاسخهای مبتنی بر آمار مهمترین مشخصههای دلفی هستند.
موارد استفاده از روش دلفی:
– پیش بینی یک موضوع تک بعدی مشخص در آینده
– به وجود آوردن اجماع
– جلوگیری از چیرگی اندیشه گروه گرایانه(Group Think) و سکوت گرایی اقلیت (Spiral of Silence)
– ایجاد ایدههای نوآورانه
– پیش بینی تصمیمات راهبردی دراز مدت
نقاط مثبت روش دلفی:
– دست یافتن سریع به همسویی
– نبود محدودیت جغرافیایی برای شرکت کنندگان
– قابلیت پوشش دادن گستره ای بزرگ از کارشناسان
– جلوگیری از غلبه تفکر گروه گرایانه (Group Think)
– قدرت پیش بینی موضوعات تک بعدی پیچیده
مناسب ترین شرایط به کارگیری روش دلفی:
• اگر استفاده از آرای «افرادی با بینش و تجربه بسیار» در مقایسه با «رویکردهای نظری و یا برون¬یابی روندها» برای پیش بینی آینده از قدرت بیشتری برخوردار باشد.
•موضوعات پیچیده
• نبود سابقه کافی برای ارتباط گیری کارشناسان و خبرگان شرکت کننده.
• سوابق و تجربیات مورد نیاز تحقیق، طیف گستردهای ازسوابق و تجربیات را در بر بگیرد.
• ناممکن بودن تبادل نظر از طریق برگزاری جلسات و گردهماییها.
• ناسازگاری زیاد میان افراد یا شرایط سیاسی نا مطلوب.